رنــــــگیـــــــــن کمـانــــــــ❀

اولین رمان و جدید در حال پخش قسمت یک نظرات بد و بی ادبانه ممنوع( قصر خواهران بی همتا ) نظر خوب فراموش نشه

انتــــــشاراتــــــ‌ـــ رنـــــگین کمانــــــــ

سلام به همگی من پانیسا هستم کلاس اول بودم

که متوجه استعداد داستان نویسی شدم 

یه روز با نی نی وبلاگ اشنا شدم 

تا قبلش دنبال یه سایت 

میگشتمتا اینکه نی نی وبلاگ رو پیدا کردم

مدتی باهاش کار کردم چند تا وب دیگه تو همینجا

زدم اما متوجه شدم هیچی مثل  یه وب داستان 

نویسی واسم خوب نمیشه اسم وبلاگم رو گذاشتم 

انتــــــشاراتــــــ‌ـــ رنـــــگین کمانــــــــ ارزوی من اینه

که داستام باعث شادی شما باشه

دوستای عزیزم لطف کنید توی این وبلاگ

از نظرات بد و بی ادبی در این وبلاگ دوری کنید 

از اینکه مارو دنبال می کنید بسیار متشکرم

راستی اسم من پانیسا است  اگر با من کاری داشتید 

در خدمت شما هستم 

به وبلاگ من خوش امدید

سلام به همه قسمت دوم قصر خوهران بی همتا

وای خدا جونم دارم مینویسمش  تازه کلاس انلاینم تموم شده سلام به همتون  خوبید کی اولین وب منو یادشه اسمش شهر قصه بود یادتونه  فکر کنم بشناسینش تا قبل من کسی شروع کرده بود  به داستان نویسی لطفا در کامنت ها بگید ممنون  عزیزان دل خیلی گلید منتظر قسمت دوم باشید چون  توش خبرایی رنگی به رنگی انتشارات رنگین کمان  اینم از کار های دلبخواهی اگه خواستید😝👈🏻👈🏻👈🏻 لایک-کامنت فالو-در نهایت سوپرایز من برای شما که به زودی میفهمید راستی گلی جون  من شما ها رو به رنگی رنگین کمون دوست دارم البته اگه نزنید تو ذوقم  رنگین کمان رو فالو کنی فالو میشی لایک میشی  هر چه بخوای میش...
7 مهر 1399

قسمت ۱قصر خواهران بی همتا

در جنگلی دور افتاده یک کلبه ی کوچکی ساخته شده بود توی ان کلبه سه پرنسس زیبا بودند تعجبی نیست که چرا انها در کلبه زندگی میکنند پدر و مادر انها پنج سالی بود که از کنار انها رفته بودند انها روزگاری در قصر زندگی می کردند  نام انها نوری رینا و الیس بود  یکی از این روز های عجیب جادوگری از کنار ان کلبه رد شد  نگاهی به کلبه و پرنسس ها انداخت گفت اینها در این کلبه انجا را چراغانی کرد  نوری در را باز کرد دید  که ای بابا اینجا را کی چراغانی کرده بعد چهره ی جادوگر را دید شما فکر می کنید جادوگر دلش سوخته بود  اگر اینطور فکر کردید کاملا اشتباه است  چون جادوگر میخواست انهارا   بر...
6 مهر 1399

رمان جدید در حال انتشار قصر خوهران بی همتا

این رمان جدیدمون هستش که درحال انتشاره یادت باشه کپی ممنوع نام اون بالانوشته شده  ژانر معمولی  شخصیت ها ی اصلی خانم مارگریت سه تا پرنسس زیبا که تو دایتان اسماشونو میگم  پخش روز سه روز در هفته پنج شنبه دو شنبه شنبه نوع نظر کاملا با ادبانه  وگرنه نخونده پاک میشه😁 خوب این داستان رو فقط اگر در انتشارات رنگیـــنـــــ کمـــانـــــ دیدید بخونید چون بقیه اش فقط کپیه😡ممنون از شما  راستی سنشم ۹تا۱۴سال هستش ممنون از شما دوستان ...
5 مهر 1399

سلام به دوستان

به وب داستاني من خوش امديد پانيسا ام   خوبيد بهتون تو وب قبليم گفتم كه اونجا يه داستاني به اسم قصر خوه ان بي همتا كه تغييرات عظيمي توش دادم ببيايد تماشا  كنيد 
5 مهر 1399
1